(2) بار خدایا، مرا در اصلاح خویش به کاری فرمان دادهای که خود به گزاردن آن تواناتر از من هستی و قدرت تو بر آن و بر من از قدرت من بیش است. پس مرا به کاری بر انگیز که تو را از من خشنود میگرداند و خشنودی خود از من بخواه، بدان هنگام که از عافیت برخوردار باشم.
(3) بار خدایا، مرا طاقت رنج نیست و مرا یارای شکیبایی در بلا نیست و مرا توان درویشی نیست. پس روزی من از من دریغ مدار و مرا به دیگر آفریدگانت وامگذار و تو خود نیاز من برآر و تو خود کفاف من بر عهده دار.
(4) بار خدایا، در من بنگر و همه کارهای من زیر نظر دار، که اگر مرا به خود واگذاری، از گزاردن هر کار ناتوانم و زمام مصلحت خویش از کف بدهم. و اگر کار من به آفریدگان خود واگذاری، بر من روی ترش کنند و اگر مرا به پناه خویشاوندانم فرستی، محرومم دارند و اگر دهند، اندک دهند و بیمقدار و بسی بر من منّت نهند و مرا مذمّت کنند.
(5) بار خدایا، به فضل خود توانگرم گردان و به عظمت خود مرتبتی بزرگم ده و به توانگری خود گشاده دستیام عطا کن و از هر چه تو راست به من بخش تا بینیاز گردم.
(6) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا از حسد برهان و از گناهان در امان دار و از حرامها پرهیز ده و مرا بر ارتکاب معاصی گستاخ مفرمای و میل و خواهشم را به ساحت خود معطوف دار و چنان کن که به هر چه از تو میرسد خرسند باشم. ای خداوند، در هر چه مرا روزی کردهای و در هر چه بخشیدهای و در هر چه نعمت که ارزانیام
______________________________
[1] دعای آن حضرت است به هنگام سختی و مشقت و بسته شدن کارها.
ترجمه الصحیفة السجادیة ،ص:147
داشتهای برکت ده و چنان کن که در هر حالت که هستم، در حفظ تو باشم و در حراست تو باشم و مستور از چشم بدخواهان باشم و دور از تطاول دشمنان باشم و در پناه تو باشم و در زینهار تو باشم.
(1) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا توفیق ادای آن ده که مرا بر آن ملزم ساختهای و در راه طاعت خویش یا خدمت به خلق بر عهده من گذاشتهای، هر چند تنم از گزاردن آن ناتوان باشد و نیرویم به سستی گراید و توانم بدان پایه نرسد و مال و داراییام از آن قاصر آید، خواه به یادش داشته باشم یا از یادش برده باشم.
(2) ای پروردگار من، آن وظیفهای است که تو بر من مقرر داشتهای و من از آن غفلت ورزیدهام. آن را تو خود، از جانب من، از عطای جزیلت و نعمت کثیرت ادا فرما، که تو بس توانگر و بخشندهای، آن سان که چیزی از آن بر ذمّه من نماند تا موجب آن شود که از حسنات من بکاهی یا در روز دیدار بر سیئات من بیفزایی.
(3) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و روزی من چنان قرار ده که شوق عمل در راه تو توشه روز باز پسینم باشد، آن سان که صدق آن در دل خود نیک احساس کنم و آن سان که دل بر کندن از دنیا بر رغبت من غالب آید و با اشتیاق تمام به انجام حسنات پردازم و از روی بیم و هراس از سیئات در امان مانم. بار خدایا، بر من فروغی تابناک افکن که در پرتو آن در میان مردم راه بسپرم و در تاریکیها راه خود بیابم و در روشنایی آن از دام هر شک و شبهه برهم.
(4) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و وحشت از اندوه عذاب و شوق ثواب موعود را بر من ارزانی دار، تا لذّت چیزی را که تو را برای حصول آن میخوانم و اندوه چیزی را که از وصول آن به تو پناه میبرم، دریابم.
(5) بار خدایا، تو میدانی که دنیا و آخرت مرا چه چیز به صلاح میآورد،
ترجمه الصحیفة السجادیة ،ص:148
پس به مهربانی حوایج من بر آور.
(1) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و بدان هنگام که در سپاسگزاری در برابر نعمتهای تو که در آسودگی و سختی و تندرستی و بیماری به من عطا کردهای قصور ورزم، تو حقیقت را روزی من ساز تا در حالت بیم و آسودگی و خشنودی و خشم و زیان و سود، روحانیت خشنودی و آرامش جان خود را در انجام وظایفم نسبت به تو نیک احساس کنم.
(2) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و سینه مرا از حسد خالی گردان، آن سان که بر هیچ یک از بندگان تو که در حق آنان احسان کردهای رشک نبرم، و تا به جایی رسم که چون بنگرم که به یکی از بندگانت در دین و دنیا و تندرستی و پرهیزگاری و توانگری و آسودگی نعمتی دادهای، من نیز برای خود از تو آرزوی برتر از آن کنم، ای خدای یکتای بیهمتا.
(3) بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا در این جهان و آن جهان، چه خشنود باشم چه خشمگین، از خطاها دور دار و از لغزشها بر کنار، آن سان که در برابر آنچه موجب خشنودی یا خشم است بر یک حال باشم و در کار فرمانبرداری تو باشم و در حق دوستان و دشمنان تو رضایت تو را بر خشنودی و خشم خود ترجیح دهم، تا دشمن من از جور من در امان ماند و دوست من از توجه و هوای نفسم نومید گردد.
(4) بار خدایا، مرا از کسانی قرار ده که تو را از روی اخلاص میخوانند به هنگام آسودگی، آن سان که درماندگانت از روی اخلاص میخوانند به هنگام درماندگی. انّک حمید مجید.
ترجمه الصحیفة السجادیة ،ص:151
(1)